loading...
اصلاح
زین العابدین حسینی بازدید : 15 شنبه 01 اردیبهشت 1403 نظرات (0)

قرآنیون نامی است که بر جریانی اسلامی اطلاق شده که در مصر پیدا شده و به طور محدود در داخل مصر و بیرون از آن طرفدارانی پیدا کرده است. قرآنیون نامی است که در اصل دشمنان آنان بر ایشان گذاشتند؛ اما آنان ایرادی نمی بینند که به این نام خوانده شوند؛ بلکه آن را شرافتی برای خود می دانند و بر خود «اهل قرآن» اطلاق می کنند. ویژگی فکری جریان قرآنیون عبارت است از عدم اخذ احادیث و روایاتی که به حضرت محمد پیامبر اسلام(ص) نسبت داده می شود یا به سنت نبوی معروف است؛ بنابراین قرآنیون به قرآن به عنوان مصدر تشریع بسنده می کنند؛ زیرا معتقدند، خدا حفظ آن را وعده کرده و فرموده است: "إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ" ما قرآن را خود نازل کرده ایم و خود نگهبانش هستیم(حجر/9). و با استناد به آن می گویند: قرآن یگانه کتابی است که تمام مسلمانان بر درستی اش اتفاق نظر دارند؛ در حالی که در باره درستی احادیث اختلاف بسیاری میان فرقه های اسلامی گوناگون وجود دارد؛ حتی در میان هر فرقه میان علمایشان اختلاف وجود دارد. قرآنیون به اقوال سلف یا اجماع علماء یا قیاس و جز آنها که از مصادر تشریع سنی یا شیعی یا دیگر فرقه ها شمرده می شود، اعتنایی ندارند. قرآنیون بر این فرقه ها «ادیان زمینی» اطلاق می کنند. بر همین اساس، آنان با فکر اسلامی که از عصر محمد بن ادریس شافعی رایج شد، مخالف اند و آن را انحراف در اسلام صحیح و مخالف آن می شمارند.

پیدایش
برخی از پژوهشگران بر این نظرند که فکر انکار سنت برای اولین بار از سوی خوارج اظهار شد که اقامه حد سنگسار زناکار و مسح کردن بر کفش و دیگر تشریعاتی را که از رهگذر روایت از پیامبر بود و در قرآن وجود نداشت، رد کردند. اما در دوره جدید فکر انکار سنت در هند در فاصله اشغال انگلستان از سوی احمد خان اظهار شد که قرآن را با روش عقلی تفسیر کرد و برای پذیرش حدیث شروط سختی را قرار داد که بر اساس آن بیش تر احادیث را انکار می کرد؛ سپس عبد الله جکر الوی در پاکستان کار او را پی گرفت. او به تدریس حدیث اشتغال داشت؛ به همین رو با شماری از شبهاتی درباره حدیث رو به رو شد تا آنجا که در نهایت به انکار حدیث به طور کلی روی آورد و این که قرآن تنها چیزی است که خداوند بر پیامبر اسلام(ص) نازل کرده است. او گروهی را به نام «اهل ذکر و قرآن» بنیان نهاد که از طریق آن ادعا کرد که قرآن تنها منبع احکام شرعی است و در این زمینه کتاب های بسیاری را تألیف کرد و فکر احمد الدین امرتسری بینانگذار گروه امت مسلمان را بنیان نهاد که به افکار او دعوت می کرد و پس از آن غلام احمد پرویز به آن دعوت می نمود. سپس شروع کرد، دیگران را به افکار خود از رهگذر مجله طلوع الاسلام که آن را برای همین هدف تأسیس کرده بود، دعوت کند. پیوسته این افکار در شبه قاره هند تا کنون وجود دارد.
دکتر احمد صبحی منصور رهبر معنوی قرآنیون در مصر و جهان عرب بر این نظر است که ریشه های قرآنیون از حرکت اصلاحی شیخ محمد عبده در سال 1905م شروع شده است. او می گوید: محمد عبده حدیث و تصوف را رد کرد و بخاری را نقد نمود و شفاعت را منکر شد؛ اما شاگردش محمد رشید رضا با مبانی او مخالفت کرد و با سلفیه همکاری نمود. او استاد حسن بنا بنیانگذار گروه اخوان المسلمین بود. او می گفت: آثاری از مکتب محمد عبده در این زمینه هست و آخرین کس شیخ محمد شلتوت شیخ اسبق الازهر بود و پیش از آن شیخ مرتضی مراغی بود که شیخ محمود شلتوت در آن زمان مدیر کتابخانه الازهر بود.
دکتر منصور در آغاز به تدریس در الازهر به سال 1977 اشتغال داشت؛ اما بعد با علمای دینی اعم از صوفیه و سلفیه درگیر شد و کار به آنجا کشید که از در سال 1987 به اتهام انکار سنت از شغلش برکنار شد و در پایان همین سال دو ماه به زندان افتاد. بعد از آن به طور مستقل از طریق کتاب ها و مقالات و بحث ها و جلساتش در «مرکز ابن خلدون» و جاهای دیگر افکارش را تبلیغ می کرد.
دکتر منصور می گوید: ما گروه بزرگی از استادان دانشگاه و وکلاء و گروه های دیگر شده بودیم و همگرایی میان ما رو به ازدیاد بود و در سال 2002م من در مساجد قاهره و جاهای دیگر سخنرانی می کردم. تا این که بعد از بستن مرکز ابن خلدون و موج دستگیری به اتهام تحقیر مذاهب ناچار شدم به عنوان پناهنده سیاسی به امریکا بروم.
او بعد از استقرار در آمریکا در عرصه اینترنت ظاهر شد و روش فکری جدیدش را تبلیغ کرد و مرکز جهانی قرآن کریم را در ایالت ویرجینیا راه اندازی کرد و از طریق آن به نشر مقالات و کتب و بحث هایش برای معرفی روش فکری اش اقدام کرد.

روش قرآنیون
روش قرآنیون در تدبر قرآن روشی عقلی است که بر فهم قرآن با قرآن متکی است. آنان عبارت «تفسیر قرآن» را رد می کنند؛ زیرا عقیده دارند، تفسیر برای چیز غامض و پیچیده است؛ در حالی که قرآن برای فهم و تدبر آسان قرار داده شده؛ همان طور که در خود قرآن چنین ذکر شده است. قرآنیون روایات اسباب نزول و تفسیرهای مذکور در کتب گذشتگان را نیز رد می کنند. آنان معتقدند، عموم مسلمانان تفسیرهای گذشتگان و روایات اسباب نزول را تقدیس می کنند ولو آن که با قرآن معارض باشد و از این طریق کلام بشری را که در درستی متن و سندش تردید است، بر کلام الهی که به درستی اش قطع وجود دارد، مقدم می شمارند. آنان با تکیه بر فهم قرآن با قرآن مصطلحات قرآن را فهم می کنند.

اندیشه ها و باورها
برخی از مهم ترین اندیشه های قرآنیون از این قرار است:
الف. یکی از اندیشه های قرآنیون این است که در قرآن ناسخ و منسوخ وجود ندارد. آنان بر خلاف باور رایج معتقدند که هیچ آیه حکم آیه دیگری را نسخ نکرده و کلمه «آیه» در عبارت «مَا نَنسَخْ مِنْ آیَةٍ أَوْ نُنسِهَا نَأْتِ بِخَیْرٍ مّنْهَا أَوْ مِثْلِهَا»؛ هیچ آیه ای را منسوخ یا ترک نمی کنیم مگر آنکه بهتر از آن یا همانند، آن را می آوریم آیا نمی دانی که خدا بر هر کاری تواناست(بقره/106). به معنای معجزه است.
ب. دیگر از اندیشه های آنان این است که حدیث منبع تشریع نیست. قرآنیون آنچه را که احادیث نبوی نامیده می شود، منسوب به پیامبر اسلام(ص) نمی دانند و روشی که در تصحیح احادیث نبوی اتخاذ شده است، فاقد بی طرفی و مخالف روش صحیح علمی می شمارند؛ بر این اساس،‏ بسیاری از احادیث از صحاح که مسلمانان تا امروز در آن اختلاف دارند، خارج می شود. به علاوه معتقدند که تصحیح این احادیث نبوی متکی بر نظر صاحبان صحاح است و قابل رد و قبول است. افزون بر این عقیده دارند، پیامبر اسلام(ص) از کتابت احادیثی که اکنون در صحاح است، نهی کرده است و این احادیث تا قرن سوم هجری یعنی بعد از متجاوز از 280 سال از وفات پیامبر(ص) تدوین نشد. علاوه بر آن بسیاری از احادیث جعلی و اختلافی طی این سه قرن پدیدار شد؛ از این رو قرآنیون سنت قولی یا آنچه که احادیث نبوی نامیده می شود، از منابع تشریع اسلامی نمی شمرند؛ بر این اساس طبق نظر آنان روا نیست که شریعت بر پایه هایی مشکوک احادیث نبوی بنا شود. در باره اصل احادیث نبوی دکتر احمد صبحی می گوید: امویان به منظور پایه دار کردن حکومتشان احادیثی را ساختند که مقام معاویة بن ابی سفیان جد امویان را بالا ببرد و مقام مخالفان آنان مثل علی بن ابی طالب و فرزندانش یا عبد الله بن زبیر و دیگران را پایین آورد. به همین رو آن احادیث را قصه گویان در خیابان ها و مساجد نقل می کردند؛ همان طور که عباسی ها در بزرگداشت ابن عباس چنین کردند. خلفای این دو دولت از طریق علمای دینی درباری به جعل احادیثی مثل قتل مرتد پرداختند و آنها را به پیامبر نسبت دادند تا به تثبیت حکومتشان کمک کنند و از مخالفانشان رهایی پیدا کنند و این احادیث در پیدایش جبری ها در دوره اموی مؤثر بود و به موجب آن هر امری از جمله وجود حاکمان برای انسان مقدر دانسته شد. دکتر منصور معتقد است، غرضی که ورای این احادیث بود، عبارت بود از سرگرم ساختن مردم به امور فرعی تا به مطالبه حقوقشان و آزادی اندیشه نپردازند. قرآنیون معتقدند، بعضی از احادیث را گروهی از فارس ها جعل کردند تا قدرت از دست رفته اشان را احیا کنند.در عین حال، قرآنیون به آنچه که آن را سنت فعلی می نامند، عمل می کنند و آن عبارت از افعالی است به نحو تواتر نقل شده است؛ مثل کیفیت نماز و حج و زکات و دیگر اموری که جزئیات آنها در قرآن ذکر نشده؛ اما نسل اندر نسل نقل شده است و تقریباً تمام مسلمانان بر کیفیت انجام آنها اتفاق نظر دارند؛ بدون این که نیازی به احادیث موجود در کتب حدیث باشد. قرآنیون معتقدند، سنت پیامبر عبارت از همان عمل پیامبر به آنهایی است که در قرآن آمده است و نه بیش از آن. بنابراین بر مسلمانان است که از طریق عمل به آنچه که در قرآن آمده است، به پیامبر تأسی کنند؛ چنان که در قرآن آمده است: «لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِّمَن کَانَ یَرْجُو اللَّهَ وَالْیَوْمَ الْآخِرَ وَذَکَرَ اللَّهَ کَثِیراً»؛ برای شما اگر به خدا و روز قیامت امید می دارید و خدا را فراوان یاد می کنید ، شخص رسول الله مقتدای پسندیده ای است(احزاب/21).
ج. دیگر از اندیشه های قرآنیون این است که اسلام به نظر آنان به دولتی عرفی می خواند که میان مردم کشور بر اساس نژاد یا دین یا جز این ها فرقی نگذارد؛ چنان که نظام دموکراسی و مردم بر مردم چنین است. به باور قرآنیون حکومت اسلامی آزادی اندیشه و بیان و رعایت حقوق بشر و آزادی های فردی را تضمین می کند و وظیفه ندارد، مردم را به زور به بهشت ببرد. قرآن هیچ کیفر دنیوی بر ضد مرتکبان گناهانی که زیانی به دیگران نمی رساند و جزو آزادی های فردی است، ذکر نمی کند. نیز هیچ کیفری را ضد کسانی که تفکرشان را بیان کنند یا عقیده اش را تغییر بدهند و دینش را عوض کنند، ذکر نمی کند؛ بلکه بر عکس به آزادی عقیده و آزادی بیان و احترام اندیشه مخالف فرا می خواند.

منبع:تبیان


منبع:
http://panjaby.blogfa.com
زین العابدین حسینی بازدید : 28 شنبه 01 اردیبهشت 1403 نظرات (0)
بعنوان فردی که خود را مسلمان و مومن به قرآن میدانم با دیدن این همه اختلاف و تفرقه در امت اسلام واقعا دلخور و دلشکسته می شوم و از اینکه می بینم مردم بجای درک عظمت اسلام و فهم پیام انسانساز و جامعه ساز و دوران ساز قرآن بر گرد منبر چند مدعی تولیت اسلام حلقه زده اند و خود را با روایات و احادیثی منتخب و دلبخواه از تاریخ اسلام که بر علیه همدیگر ساخته اند سرگرم کرده اند و آن تواریخ را به معنای دین و بجای اسلام برداشت کرده اند متاسف می شوم.

جای تعجب در آنجاست که مدعیان امامت و رهبری دینی و مذهبی مردم که نام خود را با عناوین دهن پرکنی همچون آیت الله و حجت الاسلام و مولوی و مفتی سنگین جلوه می دهند و به حساب خود سالها در حوزه ها و دانشگاه های قم و نجف و سعودی و مصر درس قرآن و اسلام می خوانند روز به روز بر مواضع خود بیشتر و بیشتر پافشاری کرده و با تاکید بیشتری دیگری را به کفر و شرک متهم می کند گویی اینها پیرو چندین خدا و چندین کتاب جداگانه اند.

و جای تعجب بیشتر آنجاست که بسیاری مردم مدعی مسلمانی با وجود اینکه این همه تفرقه و دو دستگی را می بینند باز هم بدون اعتنا به آیه ی شریفه "و اعتصمو بحبل الله جمیعا و لا تفرقوا..." در خیالات خام فرقه پرستانه ی خویش گرفتار آمده و خوشحال از رستگاری و نجات خود و خوشحالتر از گمراهی و بی اجر ماندن پیروان فرق دیگر با ساده لوحی تمام به دنبال علمای تفرقه ساز مذاهب دوانند و با لجاجتی وصف ناپذیر و هزارو یک فلسفه توجیهی این کار خود را اسلام حقیقی می نامند.


پ.ن.1: خداوند حکیم برحذر می نماید که مسلمین که امت واحده ای هستند دچار تفرقه و اختلاف با یکدیگر شوند چنانچه در آیه ی زیر که البته تصویر واضحی از وضعیت امروزی امت اسلامی است توصیف بسیار زیبایی از گمراهان را ارائه می دهد:

من الَّذینَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَكَانُوا شیعًا كُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ

از کسانی که در دین خود تفرقه کردند و گروه گروه شدند و هر گروه به آنچه پیش خود دارند دلخوش شدند (روم/32)

پ.ن.2: از نظر من در تفرقه و اختلافی که امروز در بین امت اسلامی حاکم است تمام مذاهب و فرق مدعی اصالت مقصرند. چه شیعه و چه سنی و چه مذاهب مدعی دیگر و تاکید هرکدام بر اصالت و درستی خود به پشتوانه ی همان دلخوشی ذکر شده در آیات 32 سوره روم و 53 سوره مؤمنون و جز از روی راه بردن بسوی تاریکی نیست.

فَتَقَطَّعُوا أَمْرَهُم بَيْنَهُمْ زُبُرًا كُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ - فَذَرْهُمْ فِي غَمْرَتِهِمْ حَتَّى حِينٍ...

تا دينشان را ميان خود قطعه قطعه كردند و دسته دسته شدند و هر دسته‏ اى به آنچه نزدشان بود دلخوش كردند - پس آنها را در گمراهى‏یشان واگذار... (مومنون/53)

پ.ن.3: همچنان یادآوری می کنم که چنین مصیبت هایی از عوارض دردناک دوری از کلام خدا و دلخوش کردن به ادعاهای خارج از اندازه ی متولیان مذهبی مبنی بر تضمین راه سعادت و رستگاری به شرط پیروی از آنهاست بطوری که به جرأت می توان ادعا کرد که اکثر مدعیان مذهبی بودن در بین مردم اشعار و اباطیل و مزخرفات مداحان و روضه خوانان و حدیث گویان را بیش از آیات قرآن حفظ و بیش از آیات قرآن باور دارند.

پ.ن.4: همچنان یآداوری می کنم که تنها راه نجات و رستگاری و خروج از این وضعیت اسفناک امت اسلام دست کشیدن از ادعاهای بی پایه و اساس مذهبی و بازگشت به قرآن عظیم و تفکر و تعمق دقیق در کلام جاوید الهی بدون تشریح و تفسیر و تأویل های انسانی است. 




منبع:
http://panjaby.blogfa.com
زین العابدین حسینی بازدید : 23 شنبه 01 اردیبهشت 1403 نظرات (0)
قرآن همان کتابیست که همیشه لای پارچه های تمیز می پیچیمش و روی تاقچه های بلند میگذاریم بدون وضو به آن دست نمیزنیم و وقتی در دستمان است آنرا میبوسیم و به پیشانی مان میرسانیم. گاهی دستمان را رویش میگذاریم و قسم میخوریم و گاهی هم روی سرمان میگیریم و توبه می کنیم. وقتی به خانه ی جدید میرویم نخست قرآن را میبریم و وقتی مسافری را راهی می کنیم باید از زیر قرآن رد شود. پای ثابت مهریه خواهران و دختران ماست و وقتی در شک و دودلی هستیم استخاره با قرآن یک راه خوب برای تصمیم گیری است. خلاصه اینکه قرآن همه جا و در همه حالات با ماست اما سوال اینجاست که آیا ما نیز با قرآن هستیم؟

چقدر قرآن میخوانیم؟ خواندن که فایده ندارد باید بگوییم چقدر قرآن می فهمیم؟ چقدر از اعتقادات و رفتارهایمان با این کلام جاویدان الهی هماهنگ و منطبق است؟

کلام خدا در همه جا هست اما مهجور و ناشناخته و مظلوم و بیفایده... دیگر خبری نیست از آن دورانی که وقتی این کلام شنیده میشد، فهمیده میشد، مردم گروه گروه به حقانیت آن ایمان میاوردند و در راه انتشار کلام خدا از جان خود هم دریغ نداشتند. امروز که ما میراث دار آنانیم که باید قرآن را بگیریم و بخوانیم و بفهمیم و نشر کنیم چه می کنیم؟ می پیچیم و روی تاقچه های بلند میگذاریم! استخاره می کنیم! روی سر میگیریم! دنبال فلان مسئله و فلان حکم شرعی زیر و رویش می کنیم تا مبادا عبادات خالصمان اشتباهی انجام شود! تا مبادا در وضو آب از بالا به پایین آرنج بریزیم و یا پایمان را اشتباهی مسح کنیم!

دیگر قرآن توان هدایت گروه گروه مردم را بسوی ایمان و اصلاح ندارد؟ اگر دارد چرا نمی کند و اگر ندارد چرا؟ مقصر کیست؟ مقصر ماییم که قرآن را فراموش کرده ایم دیگر پیرو کلام خدا نیستیم و آنرا با خود نداریم. در عوض وسیله ای برای استخاره داریم، وسیله ای برای جلوگیری از آمدن دزد به خانه داریم، وسیله ای برای قسم خوردن و وسیله ای جهت کسب ثواب برای رفاه بیشتر در دنیای دیگر یا حتی همین دنیا، و وسیله ای داریم برای کافر خواندن همدیگر (ببینید بعضی کانالهای مذهبی را که چطور همدیگر را تکفیر می کنند و نفری یک قرآن دستشان است (چقدر تاسف بار!)

باید بفهمیم که بیشتر این عوارض بخاطر دوری از مفهوم و اصل قرآن است. اصل قرآن کلام الهی است که اگر بخوانیم و بفهمیم ما را بسوی هدایت میبرد ولی آنچه ما اسیر آن شده ایم جز جوهری بر کاغذی مجلد شده نیست که بدون مفهوم خود هیچ فایده ای ندارد (مگر غیر از این است که مسلمان یعنی کسی که تسلیم خداست پس چرا کلام خدا در بینمان اینقدر غریب است؟ این است معنای تسلیم بودن؟)

بیائید بیشتر قرآن بخوانیم. بیشتر در آن تفکر و تعمق کنیم. از اسارت کاغذ و جوهر خلاص شویم کلام را بچسپیم. ببینیم چرا قرآن مکتب برتر است چرا راه هدایت است؟ اعتقاداتمان گفتارها و رفتارهایمان را از کجا آورده ایم و چقدر با قرآن منطبقیم؟ مطمئن باشید قرآن حرف های زیادی برای گفتن دارد، مطمئن باشید اگر توسل به جلد و جوهرش چیزی را تغییر نداد تأمل در معنا و مفهومش نوع جهان بینی و سرنوشت زندگیتان  را تغییر خواهد داد.

چند نکته:

1- خود قرآن نیز معترف به مهجوریت و غربت خود است آنجا که در روز قیامت پیامبر از امت خود به خداوند شکایت می کند که:

"وَقَالَ الرَّسُولُ يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا"

و پیامبر گفت: پروردگارا! قوم من این قرآن را رها کردند.(سوره فرقان آیه 30)

2- خیلی ها میگویند "ما قرآن را نمی فهمیم و علم آن را نداریم این کار روحانیت است و ما قرآن را از طریق آنان می فهمیم" این حرف خود خیانتی به کلام خداست چرا که این نکته را بیان می کند که خدا نتوانسته منظور خود را برای بنده اش شرح دهد و برای این کار نیاز به واسطه است در حالی که خداوند در قرآن میفرماید "ما این کتاب را ساده و آسان کردیم تا مردم هدایت بیابند" و این نوع واسطه گری ها از نظر قرآن مردود است و دلیلی بر عدم مراجعه و تأمل شخص در قرآن نیست.

3- چنانچه علاقه مندید به سایت پارس قرآن مراجعه کنید و از قسمت نرم افزارها کتاب الکترونیکی قرآن و برنامه ی نمایش آیات روزانه که نرم افزاری مفید و زیبا است را دانلود کنید.

4- گفتاری بسیار زیبا از دکتر علی شریعتی در رابطه با این موضوع:

قرآن ! من شرمنده توام اگر از تو آواز مرگی ساخته ام که هر وقت در کوچه مان آوازت بلند می شود همه از هم می پرسند ” چه کسی مرده است؟ ” چه غفلت بزرگی که می پنداریم خدا ترا برای مردگان ما نازل کرده است.
قرآن ! من شرمنده توام اگر ترا از یک نسخه عملی به یک افسانه موزه نشین مبدل کرده ام . یکی ذوق می کند که ترا بر روی برنج نوشته،‌یکی ذوق میکند که ترا فرش کرده ،‌یکی ذوق می کند که ترابا طلا نوشته ، ‌یکی به خود می بالد که ترا در کوچک ترین قطع ممکن منتشر کرده و …  آیا واقعا خدا ترا فرستاده تا موزه سازی کنیم ؟
قرآن! من شرمنده توام اگر حتی آنان که تو را می خوانند و ترا می شنوند ،‌ آن چنان به پایت می نشینند که خلایق به پای موسیقی های روزمره می نشینند .. اگر چند آیه از تو را به یک نفس بخوانند مستمعین فریاد می زنند ” احسنت …! ” گویی مسابقه نفس است …
قرآن !‌ من شرمنده توام اگر به یک فستیوال مبدل شده ای حفظ کردن تو با شماره صفحه ، ‌خواندن تو آز آخر به اول ،‌یک معرفت است یا یک رکورد گیری؟ ای کاش آنان که ترا حفظ کرده اند ، ‌حفظ کنی ، تا این چنین ترا اسباب مسابقات هوش نکنند .
خوشا به حال هر کسی که دلش رحلی است برای تو . آنان که وقتی ترا می خوانند چنان حظ می کنند ،‌ گویی که قرآن همین الان به ایشان نازل شده است.
آنچه ما باقرآن کرده ایم تنها بخشی از اسلام است که به صلیب جهالت کشیدیم!!!




منبع:
http://panjaby.blogfa.com
زین العابدین حسینی بازدید : 19 شنبه 01 اردیبهشت 1403 نظرات (0)
درباره موضوع وبلاگ در قسمت درباره وبلاگ تا حدودی توضیح داده ام اما در این پست قصد دارم مکمل تر صحبت کنم.

همانطور که میدانید کشور ما سالهاست که از همه نظر از دنیا عقب افتاده است بطوری که اگر به آمارهای بین المللی توجه کنیم در اکثر موارد کشور ما در زمینه های مختلف در رتبه های آخر جداول قرار می گیرد. سیاست ، اقتصاد ، امنیت ، علم و تکنولوژی ، سطح سواد و....

بسیاری از مردم ما در فقر و گرسنگی به سر میبرند و اگر کمک های بین المللی نباشد فاجعه های بزرگ به بار میاید در چند دهه اخیر بجز از جنگ و قتل و غارت نصیبی نداشته ایم و اکنون نیز آینده کودکان این سرزمین مبهم است.

اما دلیل اینها چیست؟ چرا برای ما از صلح و امنیت و پیشرفت سهمی نیست؟

شاید بگویید جنگ، شاید بگویید فقر، اما علت جنگ چیست؟ دلیل فقر؟

دلایل بزرگتر و دامنگیرتری وجود دارد که مانند هیولا بر کشور سایه انداخته و به خانه ی تک تک افغانها سرک کشیده و در خیلی جاها جا خوش کرده است عواملی که چندین قرن است که مانند سرطان سراسر کشور و حتی منطقه را گرفته است و رگ های آبادی و آزادی و پیشرفت را خشکانده است عواملی که زاینده ی جنگ و فقر هستند.

اگر بخواهیم خلاصه بگوییم این عوامل جز جهل و فساد نیستند. جهل یک بیماری ترسناک است جهل فساد میزاید و فساد فقر و جنگ میآورد  اگر تمام دنیا هم به افغانستان نیرو بیاورد جلوی جنگ را نمی تواند بگیرد جلوی فقر را نمی تواند بگیرد چرا که مادامی که جهل هست جنگ است و مادامی که فساد است فقر هم است و اگر در کشوری جهل باشد و جنگ باشد و فساد و فقر هم باشد دیگر جایی برای ترقی و پیشرفت نمی ماند. 

میگویند افکار انسانها تبدیل به گفتارشان میشود و گفتارشان تبدیل به اعمالشان و اعمال انسانها جامعه را بالا یا پایین میبرد پس افکار و ایده های تک تک افراد یک جامعه نقش اصلی را در بالا یا پایین بردن آن جامعه دارد  پس باید ببینیم اگر افکار گذشته ها ما را به اینجا رسانده ما نیاز به اصلاح این افکار داریم تا بتوانیم این مسیر را عوض کنیم.

اصلاحگری و مبارزه با جهل و فساد شیوه ی پیامبران در برخورد با نابسامانی ها بوده است و بسیاری از آیات قرآن گواه بر این مدعاست نسل جوان ما نیز باید اصلاحگری کند و با جهل و فساد مبارزه کند و این نیازمند این است که ابتدا اصلاح را از خود و خانواده ی خود شروع کند باید فکر خود را و فکر اطرافیان خود را اصلاح کند تا بتوانیم جامعه خویش را نجات دهیم.



منبع:
http://panjaby.blogfa.com
زین العابدین حسینی بازدید : 22 شنبه 01 اردیبهشت 1403 نظرات (0)
سلام دوستان عزیز
وبلاگ اصلاح را چند ماه قبل ثبت کردم ولی بدلیل اینکه فرصت زیادی نداشتم نتوانستم بطور مداوم بروز کنم حال اگر خدا بخواهد تصمیم به ادامه کار گرفته ام



منبع:
http://panjaby.blogfa.com
زین العابدین حسینی بازدید : 16 شنبه 01 اردیبهشت 1403 نظرات (1)

"فَبَشِّرْ عِبَادِ... الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُوْلَئِكَ هُمْ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ"

پس بشارت ده آن بندگانی را که به سخن گوش فرا میدهند، آنگاه از بهترینش پیروی میکنند. اینانند که خدا هدایتشان کرده و اینانند همان خردمندان.

سورة الزمر آیات ۱۷ و ۱۸



منبع:
http://panjaby.blogfa.com
لینک های روزانه


اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    بهترین مطالب


    آمار سایت
  • کل مطالب : 1
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 15
  • آی پی دیروز : 3
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2
  • بازدید ماه : 2
  • بازدید سال : 4
  • بازدید کلی : 353